« دو روز مهم در زندگی یکی روز تولدتان است و دیگری روزی که هدف زندگی را می فهمید. » مارک تواین
خوشحالم که با خواندن این مقاله حداقل به خودتان نشان میدهید که میخواهید انسان هدفمندی باشید. اگر میخواهید جز 5 درصد برتر جامعه با شید باید کارهایی را انجام دهید که 95 درصد بقیه حاضر نیستند آن کارها را انجام دهند. یکی از ان کارها هدفگذاری در زندگیست.
اصلا هدفگذاری چیست و چرا باید هدف داشته باشیم؟
هدفگذاری میتواند به زندگی شما رنگ و بوی دیگری بدهد چرا که در اینصورت شما از منابعی که در اختیار دارید طور دیگری استفاده می کنید، هدفگذاری احتمال موفقیت شما را بالا برده و شما را از سردرگمی خارج میکند. هدفگذاری سلامت جسمانی را هم در بر دارد و از همه مهمتر ایجاد رضایت در زندگی میکند چرا که وقتی انسان به خواسته های خود برسد احساس رضایت میکند.
ولی چگونه باید هدفگذاری کرد و از کجا بفهمیم هدف باارزشی داریم؟
4 گام موثر برای رسیدن به هدف وجود دارد:
1. گام اول: داشتن ایده…. ایده را میتوان از محیط اطراف و عواملی که با آنها درگیر هستیم انتخاب کنیم مانند روابط خانوادگی، کسب و کار، سلامتی و تناسب اندام، رشد شخصی و معنوی ، سبک زندگی، محل زندگی و…..
با یک بارش فکری و یکسری سوالاتی که در مورد نیازهایتان از خود می پرسید میتوانید ایده خود را پیدا کنید. مثلا برای کارتان نیاز به تسلط به یک زبان دیگری را دارید و میتونه هدفتون این باشه که تا 6 ماه آینده آن زبان را به خوبی مسلط شوید… یا…
2. گام دوم : اولویت بندی… در بین خواسته هایی که برای خود نوشته اید آنها را اولویت بندی کنید… گاهی میتوان یکسری از خواسته ها را یک کاسه کرد یطوریکه با رسیدن به یکی چند تای دیگر هم محقق شوند و زمان بندی داشته باشید.
3. گام سوم: آزمایش هدف….. آیا هدفی که من انتخاب کرده ام هدف درستی است؟ برای اینکه بفهمیم هدف ما درست است یا نه 5 نکته را باید در نظر بگیریم:
- نکته اول معنی دار بودن هدف : مدام از خودت بپرسی این هدف من چقدر ارزش دارد. آیا با صحبت کردن در مورد هدفت قلبت به تپش می افتد و دچار هیجان می شوی؟ آیا این هدف در راستای ارزشهای شماست و کمکی به دیگران میکند و آیا شما را انسان باارزشتری میکند؟… اگر پاسخ شما به این سئوالات مثبت است هدف معنی داری انتخاب کرده اید. وقتی شما برای رسیدن به هدفتان هیجان داشته باشید بی شک به هر شکلی که هست راهش را پیدا می کنید.
- نکته دوم چالشی بودن هدف: در اینصورت هدف برای شما ایجاد چالش کرده و به شدت ذهن شما را درگیر میکند دراینصورت شما را از ناحیه امنتان خارج کرده و حتی گاهی با ترس و نگرانی در مورد آن صحبت می کنید و با درگیر شدن ذهن شما با آن و فکر کردن زیاد به آن احتمال موفقیت شما بیشتر خواهد شد.
- نکته سوم زمان دار بودن هدف: باید برای رسیدن به هدفت زمان تعیین کنی و بدونی در هر زمان باید کجا باشید و چه کاری انجام دهید… 1 سال دیگر من باید کجا باشم… 6 ماه دیگر ، 3 ماه دیگر، 45 روز دیگر، 1 ماه دیگر، دو هفته دیگر، 1 هفته دیگر و فردا دقیقا باید چه اقدامی انجام دهم تا به هدف مورد نظر خود برسم؟
- نکته چهارم رشد دهنده بودن هدف: باید از خودت بپرسی آیا این هدف باعث رشد من میشود؟ چه چیزی به من اضافه میکند و چه شرایطی برای من ایجاد میکند ، چه عادتها و چه روابطی را در زندگی من ایجاد میکند که باعث رشد من می شود. و مرا تبدیل به چه انسانی میکند. اگر احساس کردی هدفی که انتخاب کردی باعث رشد شما میشود بدان که هدف درستی را انتخاب کرده ای.
- نکته پنجم قابل لمس بودن هدف: باید بتوانی به خوبی تصور کنی که اگر به این هدف رسیدی چه احساسی داری و چه اتفاقی خواهد افتاد.
4. گام چهارم: اقدام کردن….. اساسی ترین گام برای رسیدن به هدف اقدام کردن است… مطمئن باش اگر بهترین و معنی دارترین هدف را برای خود تعیین کنید ولی برای رسیدن به آن اقدامی انجام ندهید قطعا نتیجه ای نخواهید گرفت.
برای تبدیل هدف به واقعیت مهمترین کار نوشتن است. هدفت را طوری بنویس که گویی به آن رسیده ای. با جملات مثبت، مشخص و واضح و با کلمات احساسی همراه با شکرگزاری.
و بدان که شکر گزاری صلاح موفقیت است.
موفق باشید