مقالات

تجربه ای از برگزاری اولین سمینار

تجربه ای از برگزاری اولین سمینار 721 504 راضیه منشئی

با سلام

اولین سمینار خود را با موضوع هدفگذاری حرفه ای در روز شنبه 5 مرداد 98 در سالن اجتماعات هلال احمر برگزار کردم.

 

همیشه میدیدم افراد زیادی را که با چالش خواندن متون انگلیسی مواجه بودند و من که مدتی بود داشتم فن ترجمه زبان و خواندن بداهه متون انگلیسی را با شیوه ای متفاوت آموزش میدیدم تصمیم گرفته بودم این شیوه را آموزش دهم.

تا اینکه بطور خیلی اتفاقی با یک سیستم نتورک مارکتینگ برخورد کردم که از یک کالای صددرصد ایرانی حمایت میکرد و من که اصلا اطلاع قبلی در مورد اینگونه سیستمها نداشتم شروع به تحقیق در مورد آن کردم و اطلاعات خوب و جالبی بدست آوردم.

ولی بعد از تحقیقات و مطالعات زیاد متوجه شدم که افراد درک درستی از اینگونه سیستمها ندارند و به همین دلیل اغلب نمیدانند چه کار باید بکنند و شکست میخورند و ذهنیت خوبی نسبت به آن ندارند، در حالیکه اگر کار را درست و اصولی انجام دهند میتوانند اوضاع اقتصادی خود را کن فیکون کنند و افراد زیادی را دیدم که رشدهای خیلی خوبی در این سیستمها داشتند.

از آنجا که شرایط اقتصادی این روزهای مردم خیلی جالب نبود تصمیم گرفتم که تا جایی که میتوانم نتورک را حرفه ای یاد گرفته و کار کنم و آموزش دهم ولی متاسفانه فرصت زیادی برای اینکار نداشتم.

کار روی موضوع نتورک خیلی برایم هیجان ایجاد میکرد و حال دلم را خوب میکرد احساس میکردم با آن کار خدمت بیشتری به مردم خواهم کرد چرا که اگر بتوانم با آموزش صحیح حال مالی کسی را خوب کنم احساس رضایت بیشتری خواهم داشت.

به همین دلیل شروع به نوشتن کتابی با نام «اقتصاد مدرن »و زیر عنوان «پایان عصر استخدام و بازارسازی گروهی» بر روی بازاریابی شبکه ای کرده و نتیجه تحقیقاتی که کرده بودم مینوشتم و  این سمینار را با موضوع هدفگذاری که میتواند نیاز بسیاری از افراد باشد را انتخاب کردم.

بعد به کمک انجمن صنفی اساتید حق التدریس و جناب آقای عطایی ریاست محترم اسبق جهاد دانشگاهی سالن اجتماعات هلال احمر اصفهان را که امکانات نسبتا خوبی داشت برای یک سانس یکساعت و نیم کرایه کرده و شروع کردم به تبلیغ در گروههای تلگرامی دوستان و آشنایان و صفحه اینستاگرام و…. یک صفحه ثبت نام در سایت manshaeir.com جهت ثبت نام در سمینار رایگان هدفگذاری تهیه کردم و حدود 120 نفر ثبت نامی داشتیم که خیلی از شرکت کننده ها نتورکرها بودند ، چون سنگ بنای اول موفقیت در نتورک هدفگذاری است.

در نهایت نزدیک به 100 نفر حضور داشتند و شکر خدا با استقبال خوبی از طرف دوستان مواجه شدیم و بازخوردهای خیلی خوبی از این سمینار داشتم.

برخی شرکت کنندگان در این سمینار :

برخی از دوستان و همکاران من :

برخی از دوستان دبیرستانم که از طریق تلگرام و اینستاگرام مطلع شده بودند. جالبه بدونید ما سال 72 دیپلم گرفتیم.

و حضور گرم خانواده عزیزم با یک سبد گل زیبا…

 

و این هم لحظه خداحافظی و ترک سالن:

بامید موفقیت همه شما عزیزان و بامید داشتن یک زندگی هدفمند برای تک تک ایرانیان و ایرانی آباد….

معجزه ای به نام هدف

معجزه ای به نام هدف 275 183 راضیه منشئی

« دو روز مهم در زندگی یکی روز تولدتان است و دیگری روزی که هدف زندگی را می فهمید. » مارک تواین

خوشحالم که با خواندن این مقاله حداقل به خودتان نشان میدهید که میخواهید انسان هدفمندی باشید. اگر میخواهید جز 5 درصد برتر جامعه با شید باید کارهایی را انجام دهید که 95 درصد بقیه حاضر نیستند آن کارها را انجام دهند. یکی از ان کارها هدفگذاری در زندگیست.
اصلا هدفگذاری چیست و چرا باید هدف داشته باشیم؟
هدفگذاری میتواند به زندگی شما رنگ و بوی دیگری بدهد چرا که در اینصورت شما از منابعی که در اختیار دارید طور دیگری استفاده می کنید، هدفگذاری احتمال موفقیت شما را بالا برده و شما را از سردرگمی خارج میکند. هدفگذاری سلامت جسمانی را هم در بر دارد و از همه مهمتر ایجاد رضایت در زندگی میکند چرا که وقتی انسان به خواسته های خود برسد احساس رضایت میکند.
ولی چگونه باید هدفگذاری کرد و از کجا بفهمیم هدف باارزشی داریم؟
4 گام موثر برای رسیدن به هدف وجود دارد:

1. گام اول: داشتن ایده…. ایده را میتوان از محیط اطراف و عواملی که با آنها درگیر هستیم انتخاب کنیم مانند روابط خانوادگی، کسب و کار، سلامتی و تناسب اندام، رشد شخصی و معنوی ، سبک زندگی، محل زندگی و…..
با یک بارش فکری و یکسری سوالاتی که در مورد نیازهایتان از خود می پرسید میتوانید ایده خود را پیدا کنید. مثلا برای کارتان نیاز به تسلط به یک زبان دیگری را دارید و میتونه هدفتون این باشه که تا 6 ماه آینده آن زبان را به خوبی مسلط شوید… یا…

2. گام دوم : اولویت بندی… در بین خواسته هایی که برای خود نوشته اید آنها را اولویت بندی کنید… گاهی میتوان یکسری از خواسته ها را یک کاسه کرد یطوریکه با رسیدن به یکی چند تای دیگر هم محقق شوند و زمان بندی داشته باشید.

3. گام سوم: آزمایش هدف….. آیا هدفی که من انتخاب کرده ام هدف درستی است؟ برای اینکه بفهمیم هدف ما درست است یا نه 5 نکته را باید در نظر بگیریم:

  • نکته اول معنی دار بودن هدف : مدام از خودت بپرسی این هدف من چقدر ارزش دارد. آیا با صحبت کردن در مورد هدفت قلبت به تپش می افتد و دچار هیجان می شوی؟ آیا این هدف در راستای ارزشهای شماست و کمکی به دیگران میکند و آیا شما را انسان باارزشتری میکند؟… اگر پاسخ شما به این سئوالات مثبت است هدف معنی داری انتخاب کرده اید. وقتی شما برای رسیدن به هدفتان هیجان داشته باشید بی شک به هر شکلی که هست راهش را پیدا می کنید.
  • نکته دوم چالشی بودن هدف: در اینصورت هدف برای شما ایجاد چالش کرده و به شدت ذهن شما را درگیر میکند دراینصورت شما را از ناحیه امنتان خارج کرده و حتی گاهی با ترس و نگرانی در مورد آن صحبت می کنید و با درگیر شدن ذهن شما با آن و فکر کردن زیاد به آن احتمال موفقیت شما بیشتر خواهد شد.
  • نکته سوم زمان دار بودن هدف: باید برای رسیدن به هدفت زمان تعیین کنی و بدونی در هر زمان باید کجا باشید و چه کاری انجام دهید… 1 سال دیگر من باید کجا باشم… 6 ماه دیگر ، 3 ماه دیگر، 45 روز دیگر، 1 ماه دیگر، دو هفته دیگر، 1 هفته دیگر و فردا دقیقا باید چه اقدامی انجام دهم تا به هدف مورد نظر خود برسم؟
  • نکته چهارم رشد دهنده بودن هدف: باید از خودت بپرسی آیا این هدف باعث رشد من میشود؟ چه چیزی به من اضافه میکند و چه شرایطی برای من ایجاد میکند ، چه عادتها و چه روابطی را در زندگی من ایجاد میکند که باعث رشد من می شود. و مرا تبدیل به چه انسانی میکند. اگر احساس کردی هدفی که انتخاب کردی باعث رشد شما میشود بدان که هدف درستی را انتخاب کرده ای.
  • نکته پنجم قابل لمس بودن هدف: باید بتوانی به خوبی تصور کنی که اگر به این هدف رسیدی چه احساسی داری و چه اتفاقی خواهد افتاد.

4. گام چهارم: اقدام کردن….. اساسی ترین گام برای رسیدن به هدف اقدام کردن است… مطمئن باش اگر بهترین و معنی دارترین هدف را برای خود تعیین کنید ولی برای رسیدن به آن اقدامی انجام ندهید قطعا نتیجه ای نخواهید گرفت.

 

برای تبدیل هدف به واقعیت مهمترین کار نوشتن است. هدفت را طوری بنویس که گویی به آن رسیده ای. با جملات مثبت، مشخص و واضح و با کلمات احساسی همراه با شکرگزاری.

و بدان که شکر گزاری صلاح موفقیت است.

موفق باشید

قدرشناسی

قدرشناسی 260 216 راضیه منشئی

زمانی که کسی وقت گرانبهایش را گذاشته تا  کاری  برای ما انجام دهد، رفتار درست و پسندیده آن است که بخاطر زحمت، وقت و کاری که برایمان انجام داده است خیلی مؤدبانه از او تشکر کنیم. هر چند که او نیاز به تشکر ما نداشته باشد و برای رضایت خدا و آرامش درونی خود این کار را انجام دهد، اما تشکر و قدردانی کوچک ما می تواند قلبش را شادمان کند و انگیزه ای باشد برای خدمت بیشتر به دیگران ضمن اینکه تحقیقات نشان می‌دهد انسانهای قدردان و سپاسگزار راضی تر، خوشبخت تر و اجتماعی تر از افرادی هستند که با دقت تمامی جهات منفی زندگی را موشکافی  می‌کنند اما جهات مثبت را نادیده می‌انگارند.

سپاسگزاری تاثیرات جالب و مثبتی روی روح فرد می گذارد از جمله اینکه قدردانی شادی واقعی ایجاد میکند، میزان خوش بینی را در افراد بالا میبرد، رابطه ها را تقویت کرده و خیرخواهی را افزایش میدهد.

با برداشتن سه گام کوچک میتوان به بهترین شکل ممکن از دیگران قدردانی نمود:

گام اول : این کاری که انجام دادی…

گام دوم:  این احساسی که من دارم….

گام سوم : نیازی که از من برطرف شد….

به عنوان مثال وقتی کسی کاری برای ما انجام میدهد و میخواهیم از او قدردانی کنیم کافیست (در گام اول) به او بگوییم این کاری که انجام دادی ( گام دوم) باعث شد این احساس در من ایجاد گردد و ( گام سوم) این نیاز من به خوبی برطرف گردد.

اصلا قدردانی و سپاسگزاری در زندگی معجزه می کند و اگر به شکل عادت درآید از نتایج به دست آمده از آن شگفت زده خواهیم شد. در این خصوص مطالعه کتاب معجزه شکرگزاری از رندابرن توصیه میگردد.

در ادامه چند حدیث از بزرگان دین در رابطه با قدردانی و اهمیت آن تقدیم شما عزیزان میکنم.

امام سجاد (ع) :  حق كسى كه به تو نيكى كرده ، اين است كه از او تشكر كنى و نيكيش را به زبان آورى و از وى به خوبى ياد كنى و ميان خود و خداى عزوجل برايش خالصانه دعا كنى ، هرگاه چنين كردى بى گمان پنهانى و آشكارا از او تشكر كرده اى . سپس اگر روزى توانستى نيكى او را جبران كنى ، جبران كن .

امام رضا (ع) :  «هر كس در مقابل خوبى مردم تشكر نكند، از خداى عزّوجلّ تشكر نكرده است.»

امام علی (ع) :  « سپاسگزارى تو از كسى كه از تو راضى است، موجب رضايت و وفادارى بيشتر او مى شود.» و البته در جایی دیگر میفرمایند: « اگر به كسى خوبى كردى در واقع با اين كار خود را گرامى داشته اى و به خودت آبرو داده اى، پس به سبب خوبى اى كه به خودت كرده اى از ديگران خواهان تشكر مباش .»

با مراجعه به سایت http://www.aviny.com/hadis-mozooee/ejtemai/tashakkor-az-mardom.aspx و نیز سایت http://hedayatgar.ir/fa/news/99/میتوان احادیث بیشتری از بزرگان در رابطه با سپاسگزاری و اهمیت آن مطالعه نمود.

بامید اینکه سعی کنیم با قدردانی و شکرگزاری دنیا را جای بهتری برای زندگی کنیم.

بازاریابی شبکه ای از نظر رابرت کیوساکی

بازاریابی شبکه ای از نظر رابرت کیوساکی 260 216 راضیه منشئی

دو دلیل برای ورود به بازاريابي شبكه اي از نظر رابرت کیوساکی

از نظر رابرت کیوساکی نابغه بزرگ اقتصادی قرن حاضر بازاریابی شبکه ای، یک دارایی است نه یک شغل!
معمولاً همه می پرسند که “چرا افراد بسیار اندکی به قلۀ بازاريابي شبكه اي می رسند؟” حقیقت این است که، راه قلۀ بازاريابي شبكه اي برای هر کسی باز است، برعکسِ سیستمهای تجاری سنتی، که فقط به یک نفر اجازه می دهند که به قلۀ شرکت برسد. دلیلِ اینکه خیلی از افراد به آن بالا نمی رسند خیلی ساده است، چون آنها خیلی زود خسته می شوند.
فکر می کنید چرا افراد قبل از رسیدن به آن بالا خسته میشوند ؟
دلیلش مشخص است. اکثر افراد فقط بخاطر کسب درآمد وارد سیستم می شوند. اگر این افراد در چند ماه یا چند سال اول به پولی نرسند ناامید می شوند و اغلب در مورد این صنعت، حرفهای زننده و توهین آمیز می زنند. تعدادی هم خسته شده و سراغ یک کمپانی با طرح درآمدزایی بهتر می روند. اما کسب یک مقدار درآمد سریع، نمی تواند دلیل وارد شدن به یک یبزینس باشد.
دو دلیل ضروری برای وارد شدن به یک بیزینس بازاريابي شبكه اي وجود دارد.
دلیل شماره یک، «کمک کردن به خودتان » و دلیل شماره دو « کمک کردن به دیگران » است. اگر فقط بخاطر یکی از این دلایل وارد شوید، آنگاه این سیستم برایتان جواب نخواهد داد.

به تصویر چهار ربع نقدینگی رابرت کیوساکی – نظام های درآمدی دقت کنید.

معنای دلیل شماره یک این است که شما وارد این بیزینس می شوید تا در درجه اول، ربعِ خود را تغییر دهید. يعني تغییر از ربع E کارمند به S خویش فرما، B صاحب بیزنس یا I سرمایه دار.
این تغییر معمولاً برای اکثر افراد، بسیار مشکل است. فردی که واقعا به ربع E یا S تعلق دارد کار نمی کند مگر فقط برای پول. این همان دلیلی است که اکثر افراد در سیستم بازاريابي شبكه اي به آن بالا نمی رسند: آنها بیشتر دنبال پول هستند تا اینکه به دنبال تغییر ربع خودشان باشند.
فرد متعلق به ربع B یا I هم برای پول کار می کند، اما به روشی متفاوت. فرد متعلق به ربع B براي ايجاد یک دارایی کار می کند و فرد متعلق به ربع I بر روی دارایی یا سیستم، سرمایه گذاری می کند.
بعنوان یک B یا I ، بعضی اوقات، سالها، سودي دریافت نخواهید كرد؛ چیزی که یک فرد E یا S قادر به انجام آن نیست. در واقع جزء ارزشهای درونیشان نیست. خطر کردن و پاداش تأخیر یافته آنها را از نظر احساسی آشفته می کند.
یکی از زیباییهای بازاريابي شبكه اي این است که علاوه بر توسعه مهارتهای کاری باعث افزایش هوش احساسی نیز خواهد شد.
هوش احساسی، موضوعی کاملاً متفاوت از هوش تحصیلی است. بطور کلی، فردی كه دارای هوش احساسی بالاتري است، اغلب از شخصی كه دارای هوش تحصیلی بالاتر اما هوش احساسی پایینتري است، بهتر عمل می کند. این مطلب تا اندازه ای این مسئله را روشن می کند که چرا بعضی از افراد که در مدارس موفق بودند، در دنیای واقعی، نتایج جالبی کسب نمی کنند. توانایی تحمل پاداش تأخیر یافته، نشانگر هوش احساسی بالاتر است.
در یک تحقیق اخیر در مورد هوش احساسی، مشخص شد افرادی که می توانند با تأخیر، پاداش دریافت کنند اغلب، نسبت به کسانی که فاقد این توانایی هستند، زندگی موفق تری را تجربه می کنند. به همین دلیل است که سیستم آموزشیِ ذاتی كه در یک بيزينس بازاريابي شبكه اي خوب موجود است، بسیار بااهمیت است. از نظر من، همین جنبۀ آموزش احساسی یا هوش احساسی مربوط به برنامه های نتورکینگ است که برای افراد، بسیار ارزشمند است.
بخاطر آورید که دو دلیل برای موفقیت در بازاريابي شبكه اي وجود دارد: کمک به خودتان، و کمک به دیگران. دلیل شمارۀ یک بدین معنی است که به خودتان کمک کنید تا به ربع B برسید. دلیل شمارۀ دو چطور ؟
زیبایی اکثر سیستمهای بازاريابي شبكه اي در این است که شما به درآمد بالایی نمی رسید مگر اینکه به دیگران نیز کمک کنید تا ربع E و S را ترک کرده و به ربع B و I برسند. اگر روی کمک کردن به دیگران تمرکز کنید تا این تغییر را انجام دهند، آنگاه در این بیزینس موفق خواهید شد.
آن نوع بیزینسی که من آموخته بودم که بسازم، بیزینسی است که من در آن بالا باشم و E ها و S ها در قاعده باشند.
رابرت کیوساکی بیان میکند که من در بیزینس خودم، به همۀ کارمندانم جداً توصیه می کنم که به بازاريابي شبكه اي نيز به عنوان يك بیزینس پاره وقت بپيوندند.
سیستم تجاری سنتی و مرسوم، واقعاً یک هرم است. چون فقط چند تا B و I در آن بالا هستند و بیشتر E ها و S ها در قاعده هستند. سیستم بازاريابي شبكه اي، یک هرم وارونه است. تمرکز اصلی آن بر این است که B های بیشتر و بیشتری به آن بالا بیاورد.
از نظر کیوساکی هر نوع شغل و تجارتی تشکیل یک هرم میدهد. یک نوع هرم، (نوع مرسوم كه در تجارت سنتي است)، قاعده اش روی زمین است؛ و نوع دیگر، (هرم نتورکینگ) ، قاعده اش در هواست. هرم نتوركينگ، هرمی است که بجای اینکه تو را به پایین هُل دهد، تو را به بالا می فرستد به شرطی که به اندازه کافی تلاش کنید.
یک بیزینس بازاريابي شبكه اي به هر کسی این توانایی را می دهد تا به چیزهایی دسترسی پیدا کند که قبلاً فقط در اختیار ثروتمندان بود.

روشهای جمع آوری اطلاعات جهت تصمیم گیری

روشهای جمع آوری اطلاعات جهت تصمیم گیری 260 216 راضیه منشئی

چگونه به جمع آوری اطلاعات برای تصمیم گیری بپردازیم؟

اطلاعات را میتوان از کتابها، اینترنت، افراد مختلف که درزمینه کاری ما اطلاعاتی دارند و…. بدست آورد. در این بخش 3 ابزار مهم جمع آوری اطلاعات را مورد بررسی قرار میدهیم:

  • 6 کلاه تفکر
  • جدول T
  • تحلیل SWOT

 

  • ابتدا 6 کلاه تفکر را برای جمع آوری اطلاعات خود بکار میگیریم:

کلاه شماره 1 ) کلاه سفید: حقایق، آمار و ارقام

چیزیکه واقعیت داشته ، همه قبول دارند و اختلاف نظری در این مورد وجود ندارد.

کلاه شماره 2 )  کلاه قرمز: احساسات و عواطف

بخش زیادی از تصمیمهای ما احساسی است. البته که احساسات روی تصمیمهای ما اثر گذارند ولی باید دید آیا احساس ما با این تصمیم خوب است یا حس خوبی نسبت به آن نداریم. پس به احساس خودتان توجه داشته باشید.

کلاه شماره 3 ) کلاه مشکی: منفی ها و ریسک ها

به خطرها، ریسک ها و منفی ها توجه داشته باشید. در اینصورت موضوع را کاملتر دیده و با آگاهی وارد می شوید. گاهی ریسکها به فرصتها تبدیل میشوند. به عنوان مثال  اگر خواستید وارد یک بیزینس شوید ببینید در بدترین حالت چقدر ضرر میکنید اگر ریسکش خیلی بالاست ریسک آن را پایین تر بیاورید . مثلا معامله در بورس علیرغم منافع زیادی که دارد ریسک بالایی نیز دارد و ممکنست در یک سرمایه گذاری همه سرمایه خود را از دست بدهید بنابراین به اندازه ای سرمایه گذاری کنید که تحمل از دست دادن همه آن پول را داشته باشید. در هر کسب و کار دیگری نیز این موضوع صدق میکند. دارن هاردی میگوید اگر خواستی وارد یک کسب و کار جدید شوی با خود فکر کن آیا انجام آن کار ترا خواهد کشت اگر نمیکشد انجام بده زیرا هرآنچه ترا نکشد قویترت میکند.

کلاه شماره 4 ) کلاه زرد: خوش بینی و حالات ایده آل

البته که داشتن نگرش مثبت و خوش بینی در بسیاری موارد انگیزه دهنده و موتور محرک ماست. خوب است در کنار توجه به منفی ها و ریسک ها گاهی با خوش بینی به مسئله نگاه کنیم که مثلا اگر این اتفاق خوب در پی انجام اینکار بیفتد چقدر برای ما ایده آل است.

کلاه شماره 5 ) کلاه سبز: تفکر خلاق و توسعه

داشتن تفکری خلاقانه و بکارگیری مسائل با خلاقیت و به هدف رشد و توسعه میتواند بر تصمیم گیری ما موثر واقع شود.

کلاه شماره 6 ) کلاه آبی: مدیریت سایر کلاهها

پس از اینکه هر بار یکی از کلاههای فوق را بر سر گذاشته و با آن دید در مورد کاری که قرار است انجام دهیم قضاوت کردیم نوبت به آن میرسد که کلاه مدیریت به سر گذاشته و تصمیم گیری در مورد این موضوع را مدیریت کنیم.

  • ابزار دوم جهت جمع آوری اطلاعات جدول T میباشد.

مثلا برای انجام کاری دو گزینه پیش رو دارید. برای هریک جدولی شبیه T را رسم کرده و مزایا و معایب هر یک از دو گزینه را در دوسمت آن مینویسید، در اینصورت موضوع کاملا برای شما شفاف شده و با مقایسه مزایا و معایب هر دو میتوانید بهتر و موثرتر تصمیم بگیرید.

جدول T را برای یک مورد تصمیم گیری هم میتوان بکار برد بدینصورت که مزایا و معایب آن کار را دو سمت جدول نوشته و بررسی کنید آیا مزایای انجام اینکار برای شما بیشتر و باارزشتر است و یا معایب انجام کار میتواند برای شما سنگین و طاقت فرسا باشد.

  • ابزار سوم در جمع آوری اطلاعات جهت تصمیم گیری تحلیل SWOT میباشد.

برای آنالیز هر مطلبی 4 موضوع را تحلیل و بررسی کنید:

Strengths : نقاط قوت

نقاط قوت کار را مورد بررسی و تحلیل قرار دهید.

Weaknesses : نقاط ضعف

به نقاط ضعف اینکار به دقت فکر کنید و آنها را بررسی کنید.

Oppertunities  : فرصت ها

به فرصتهایی که از انجام اینکار بدست می آورید کاملا توجه کنید. با انتخاب درست میتوان فرصتها را به نقاط قوت تبدیل نمود.

Threats  : تهدیدها

تهدیدها و خطراتی که در اثر انجام این کار میتواند شما را تحت الشعاع قرار دهد توجه کرده و بررسی کنید که آیا تحمل آنها را دارید یا خیر.

برای تصمیم گیری در مورد انجام یک کار فقط به الان فکر نکنید به این فکر کنید که نتایج این تصمیم در دراز مدت چه خواهد شد. الان، روز بعد، ماه بعد، سال بعد، 3 سال بعد، 10 سال بعد و… و موقع ترک دنیا از انجام این کار چه دستاوردی نصیب من خواهد شد.

موفق باشید

چطور تصمیم گیری درست و حرفه ای داشته باشیم؟

چطور تصمیم گیری درست و حرفه ای داشته باشیم؟ 260 216 راضیه منشئی
قطعا تا کنون در شرایط سخت تصمیم گیری قرار گرفته اید.تصمیم گیری های ما کیفیت زندگی ما را تعیین میکنند از اینرو بسیار حائز اهمیت می باشند.  تصمیم گیری همیشه با ریسک همراه است. تصمیم گیری در مورد رشته تحصیلی، قطع یا ادامه یک رابطه و دوستی، شغل ، ازدواج، محل زندگی و…. در کیفیت زندگی ما تاثیرات زیادی دارند. (به نقل از سیمپسون از مدیران ارشد تلفنیکا ) امروزه ما در دنیایی پر از تغییر، عدم قطعیت و بی ثباتی، پیچیدگیها و ابهام زندگی میکنیم . در این دنیای پیچیده همه چیز به تصمیمات انسان بستگی دارد. از اینرو تصمیم گیریهای ما به شدت مهمند و سرنوشت هر کدام از ما به تصمیم هایمان گره خورده است و مهارت تصمیم گیری در عصر کنونی اهمیت ویژه تری پیدا کرده است. البته تصمیم گرفتن همیشه با ریسک همراه است و کسی نمیداند انتهای کار چه اتفاقی می افتد ولی تا حدودی میتوان با بررسی و مطالعه تصمیم قابل قبولی گرفت. در این بخش قصد داریم یک سازوکار 8 مرحله ای کامل و جامع برای تصمیم گیری ارائه کنیم که عبارتند از :
  1. شناخت مسئله
آیا مسئله و اهمیت آن را به خوبی شناخته ایم؟ نیت و هدف ما از انجام اینکار چیست؟ آگاه باشیم چرا این تصمیم را میگیریم مثلا اینکار را انجام میدهم تا حال همکارم را بگیرم یا انجام میدهم تا کمکی به همکارم کرده باشم. قصد دارم اینکار را انجام دهم تا کسی را تخریب کنم یا ضرب شستی به او نشان دهم و یا…. واقعا چند دقیقه ای با خود فکر کنیم برای چی قرار است این تصمیم را بگیرم.
  1. شناخت ارزشها
مهمترین چیزی که در تصمیم گیری میتواند به ما کمک کند شناخت ارزشهاست.  ارزش چیزیست که در راستای آن بتوان به دیگران خدمت کردو رضایت خدا و دیگران و خودت را در راستای آن ببینی. ارزش یعنی رفتاری که ما از خود صادر میکنیم. ارزش یعنی میخواهیم چه کسی باشیم و چه رفتاری داشته باشیم. هدف و ارزش را نباید با هم اشتباه گرفت. هدف چیزیست که میخواهی به آن برسی و ارزش چیزیست که میخواهی باشی و رفتار کنی. ممکنست شما بنا به دلایلی به هدف خود نرسید ولی تا لحظه ای که زنده هستید هیچکس نمیتواند جلوی ارزشهای شما را بگیرد و دنیا نمیتواند کاری کند که شما با ارزشهایتان زندگی نکنید. مثلا صداقت و احترام به دیگران برای شما ارزشمند است و شما همیشه در هر شرایطی راستگو بوده و به دیگران احترام میگذارید چون این رفتار برایتان مهم و ارزشمند است. ارزشهای شما تا زمانیکه به دیگران آسیبی نرساند ربطی به کسی ندارد و خیلی خوب است که ارزشهای خودمان را به خوبی شناخته و با آنها زندگی کنیم تا حال دلمان همیشه خوب باشد. کتاب انسان در جستجوی معنا اثر ویکتور فرانکل در این مورد پیشنهاد میشود.
  1. جمع آوری اطلاعات
اطلاعات را میتوان از کتابها، اینترنت، افراد مختلف که درزمینه کاری ما اطلاعاتی دارند و…. بدست آورد. در این بخش 3 ابزار مهم جمع آوری اطلاعات را معرفی کرده و در مقاله بعدی آنها را مورد بررسی قرار میدهیم:
  • 6 کلاه تفکر
  • جدول T
  • تحلیل  SWOT
4. خطاهای تصمیم گیری مغز ما دوست دارد که انرژی کمتری مصرف کند و زود به نتیجه برسد از اینرو گاهی با تصمیم های عجولانه دچار اشتباه میشویم. در این بخش قصد داریم چندین خطا در تصمیم گیری را مورد بررسی قرار دهیم. خطای اول ) میخواهیم یک تصمیم همه چیز تمام و بدون هیچ مشکلی داشته باشیم. واقعیت اینست که هیچ تصمیمی وجود ندارد که هیچ مشکلی نداشته و صد درصد بر وفق مراد ما باشد. بزرگی میگوید هر تصمیمی، مشکلات خودش را دارد! باید تصمیم بگیرید که کدام مشکلات را انتخاب میکنید. خطای دوم ) در مورد موضوع داستانی در ذهن خود ساخته و فکر میکنیم داستان ما عین واقعیت است. خطای سوم ) ناتوانی در تصمیم گیری . مثلا وقتی گزینه ها خیلی زیاد شوند افراد شروع به نادیده گرفتن بعضی انتخاب ها و یا اتخاذ تصمیمات اشتباه گرفته و گاهی اصلا متوجه نیستند که دارند چه میکنند. گزینه های زیاد تصمیم گیری را سخت میکند. در اینحالت یا همه گزینه ها را چک کرده و مدام آنها را با هم مقایسه میکنند و مقایسه زیاد حال افراد را بد میکند  و یا  فقط کاری را انجام میدهند که به انجام آن تمایل دارند. خطای چهارم ) تصمیم جایگزین کم ریسک سریعا تصمیم میگیرد به جای بررسی بیشتر در مورد آن کار یک جایگزین کم ریسک برای آن انتخاب کند. خطای پنجم ) به تاخیر انداختن تصمیم. البته اگر آگاهانه و برای جمع آوری اطلاعات تصمیم خود را به تاخیر اندازید خوب است ولی گاهی به تاخیر انداختن تصمیم از دست دادن فرصت است. خطای ششم ) انداختن مسئولیت به عهده دیگران ما باید بپذیریم که مسئول 100 درصد انتخابها و تصمیم گیریهای خود هستیم. این بی انصافیست که اگر کاری از سوی کسی به ما پیشنهاد شد چنانچه در آن موفق بودیم به حساب همت و پشتکار خود بگذاریم و اگر ناموفق بودیم دیگری را مسئول این انتخاب بدانیم. همه چیز به خود ما بستگی دارد. بنابراین مسئولیت تصمیم خوت را بپذیر. خطای هفتم ) خطای گزینشی فقط دنبال چیزهایی باشیم که آنها را قبول داریم و شواهد و اطلاعاتی را که قبول نداریم رها کنیم. توجه به همه جوانب کار الزامیست. خطای هشتم ) احساسات کوتاه مدت خوشحالی یا ناراحتی و یا هیجان کوتاه مدت در تصمیم گیری ما موثر است و میتواند باعث بروز اشتباه در تصمیم گیری شود. خطای نهم ) جمع چی میگن اغلب مردم درگیر تایید جمع هستند و چون بقیه این نظر را دارند آنها هم همین نظر را تأئید میکنند چرا که وقتی شبیه بقیه باشید احساس راحت تری دارید و واقعا شجاعت میخواهد که امروز کارهایی را انجام دهیم که دیگران حاضر نیستند انجام دهند تا فردا کارهایی را انجام دهیم که دیگران قادر نیستند انجام دهند. خطای دهم ) آخرین اطلاعات موجود مغز شما اغلب اطلاعات قبلی را نادیده گرفته و آخرین اطلاعات را در نظر می گیرد و این از جمله خطاها در تصمیم گیریست. بایستی همه اطلاعات را در نظر گرفت تا بتوان اظهار نظر کرد. خطای یازدهم ) ترس از دست دادن درد از دست دادن (پول یا… ) زیاد بوده و ترس از دست دادن مانع از تصمیم گیری درست است. از ترس ایجاد یک مشکل هزاران خوبی آن سیستم را نادیده می گیریم. نگاهی به ترسهایتان داشته و جوانب خوب کار را هم در نظر بگیرید. خطای دوازدهم ) تخمین ها و روی دیگران حساب کردن ها قطعا ما مسئول 100 درصد کارهای خودمان هستیم. شاید دیگران در بعضی مواقع از ما حمایت کنند و از روی لطف و دوستی کمکهایی را به ما داشته باشند ولی اصلا نباید از بقیه توقع داشت و اینکه انتظار داشته باشیم دیگران کاری برای ما انجام دهند انتظار بیجایی است. 5. گزینه های جایگزین مثلا تصمیم میگیرید یکی از کارمندان خود را بدلیل کم کاری اخراج کنید قبل از آن فکر کنید چه کار دیگری   میتوانید انجام دهید تا انگیزه او را برای کار کردن بالا ببرید. مثلا  به ازای کار بیشتر برای او پاداشی تعیین کنید و یا به ازای فروش بیشتر به او پورسانت دهید شاید عملکرد بهتری پیدا کند. 6. ارزیابی و وزن دادن ارزیابی موضوعی که میخواهید در مورد آن تصمیم بگیرید بسیار حائز اهمیت است. یکی از بهترین روشها در این مورد اهمیت دادن به جدول T  می باشد. میتوان به مزایا و معایب کار از 0 تا 10 نمره داد و بعد از روی جمع نمرات گزینه بهتر را انتخاب کنید. یادتان باشد به ارزشهای خودتان نمره بدهید نه به ارزشهای دیگران.  بررسی کنید در بهترین حالت و بدترین حالت این تصمیم به چه نتیجه ای خواهید رسید. در واقع فکر کنید به اینکه آخر این تصمیم چه اتفاقی ممکن است بیفتد و ارزیابی کنید که اگر اینکار به بهترین وجه ممکن پیش رود چه اتفاقی خواهد افتاد و اگر به بدترین وجه ممکن پیش رود چه خواهد شد. تصمیم گیری یعنی اولویت بندی و هر تصمیم یعنی نه گفتن به خیلی چیزهای دیگر. 7. اقدام کردن حاضری مشکلات کدام تصمیم را بپذیری برای همان اقدام کن. توجه داشته باشید که مهتر از تصمیم ، اجرای این تصمیم است. اینکه فقط ما تصمیم بگیریم وارد یک کسب و کار شده و برای آن سرمایه گذاری کنیم و دیگر هیچ اقدامی انجام ندهیم قطعا ما را به نتیجه نخواهد رساند. گاهی ممکنست یک تصمیم خوب را بد اجرا کنیم و نتیجه مطلوبی نگیریم و گاه ممکنست یک تصمیم بد گرفته ولی به خوبی آن را اجرا کنیم. مثلا انتخاب اشتباهی در ازدواج داشته ایم ولی به قدری خوب تعامل می کنیم که همه چیز ختم به خیر میشود یا شغل اشتباهی را انتخاب می کنیم ولی بقدری خوب کارمان را انجام میدهیم که به نتایج رضایت بخشی در کار می رسیم و یا برعکس انتخاب خیلی خوبی در ازدواج داشته ایم ولی چون عملکرد خوبی نداشتیم این ازدواج ناموفق خواهد بود و یا شغل فوق العاده خوبی را انتخاب کرده ایم ولی چون خوب اجرا نکردیم به نتیجه خوبی نرسیده ایم. بنابراین، نتایج تصمیم، ملاک خوبی برای قضاوت در مورد آن نیست. ممکنست شما با کلی زحمت در رشته ای مثل پزشکی قبول شده و تحصیل میکنید ولی اگر اقدامی برای شروع کار انجام ندهید عملا نتیجه ای نخواهید گرفت. پس اقدام کردن و آن هم اقدامی درست و اصولی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. 8. بررسی و تصمیم قابل ذکر است که یادگیری از تصمیم به مراتب مهمتر از تصمیم است، گاهی تصمیم اشتباهی می گیرید ولی کلی درس از آن یاد می گیرید که میتواند زندگی شما را به شیوه ای متفاوت تحت الشعاع قرار دهد. خود را دوست داشته باشید و حتی اگر تصمیم غلطی گرفتید با خود بد حرف نزنید و  به خود یادآوری کنید که با دانشی که داشتید این بهترین کاری بود که در آن زمان میتوانستید انجام دهید، ببینید الان باید چکار کنید؟

گر مرد رهی میان خون باید رفت

از پای فتاده سرنگون باید رفت

تو پای به ره بنه دگر هیچ مپرس

خود راه بگویدت که چون باید رفت

 

5 استراتژی برای ریشه کردن عادات بد و 7 استراتژی برای ایجاد عادات خوب

5 استراتژی برای ریشه کردن عادات بد و 7 استراتژی برای ایجاد عادات خوب 260 216 راضیه منشئی

5 استراتژی برای ریشه کن کردن عادات بد در زندگی)

1. کشف محرکها: ابتدا بررسی کنید چه چیزهایی شما را در انجام عادات بد تحریک میکند.

2. پاک سازی خانه: از هر چیزی که عادتهای بد را تحریک میکند دوری کنید.

3. جایگزین کردن: چه کار یا رفتاری را میتوانید جایگزین آن عادت بد کنید.

4. آرام آغاز کنید: با قدمهای کوچک به آرامی آنها را از بین ببرید.

5. بپرید: سریع وارد عمل شوید و زود با شرایط جدید سازگار شوید.

بطور متوسط میتوان هر 3 ماه یکی از عادات بد خود را انتخاب و برای 30 روز از آن دوری کنید…سخت است ولی ارزش تحمل سختی را دارد…

 

برای ایجاد عادات خوب نیاز به تلاش، زمان و ممارست داریم، اگر واقعا میخواهید یک عادت خوب را حفظ کنید مطمئن شوید حداقل روزی یک بار به آن توجه می کنید.

7 استراتژی برای ایجاد عادات خوب در زندگی)

1. خود را برای موفقیت آماده نگه دارید: زمان خاصی را برای انجام کارهایی در راستای رسیدن به هدفتان مشخص کنید.

2. به اضافه کردن فکر کنید نه کم کردن: سعی کنید بیشتر چیزهای باارزش را به زندگی اضافه کنید تا آن را غنی تر کنید. مثل ورزش، عکاسی

3. بخشی از کارهایتان را به دیگران بگویید: از فرد عاقلتری بخواهید مراقب شما و رفتار و عملکردهایتان باشد.

4. یک همراه موفقیت بیابید: همراه با او به انجام کارها بپردازید… مثلا همراه پیاده روی

5. رقابت و رفاقت: در کنار کارجدید و دوستی رقابت سالم ایجاد کنید.

6. جشن بگیرید: در طول مسیر برای بعضی از موفقیتهای خود جشن بگیرید و پاداشی به خودتان بدهید.

7. صبور باشید: ایجاد عادتهای جدید زمان بر است پس لطفا صبور باشید و تا رسیدن به آن عادت خوب تلاش کنید.

 

از کتاب اثر مرکب دارن هاردی

رسیدن به بالاترین سطح زندگی و احساس رضایت

رسیدن به بالاترین سطح زندگی و احساس رضایت 150 150 راضیه منشئی

همه ما بدنبال بالاترین سطح زندگی هستیم و تمایل داریم که به احساس رضایت از زندگی برسیم.باید سعی کنید هر روز قدمهای جسورانه به سوی رویاهایتان بردارید و از بی حرکت ایستادن و درجا زدن دوری کنید. شما توانایی ایجاد هر نوع تغییری در زندگیتان را دارید اما قدم به قدم و روز به روز… هر روز سعی کنید برای رسیدن به خواسته هایتان یک قدم به جلو بردارید.

10 جنبه کلیدی زندگی عبارتند از :

1. خانواده و دوستان

فکر کنید چطور میتوانید رفتار، معاشرت و حمایت از آنها را بهتر کرده و به یک دوست بهتر، مادر بهتر، همسر بهتر، فرزند بهتر و…. تبدیل شوید.

2. مسائل روحی و معنوی

ارتباط نزدیک با خدا و انجام اعمالی که روح انسان را به آرامش میرسونه و شکرگزاری روزانه در بهبود حال روحی و معنوی بسیار تاثیرگذار است.

3. رشد و پیشرفت شخصی

با خواندن کتاب و شرکت در سمینارها و دوره های آموزشی و بالا بردن تخصص و مهارت میتوان به رشد و پیشرفت شخصی رسید.

4. مسائل مالی

فکر کنید دوست دارید به چه درآمد ماهیانه ای برسید و برای رسیدن به این خواسته چه باید بکنید… ادامه مسیر قبلی چیزی را عوض نمیکنه برای تغییر در مسیر به شیوه ای درست باید راه درست را پیدا کرد و مسیر را تغییر داد… باایجاد کسب و کار جدید و افزایش مهارتهای تخصصی در بهبود شرایط مالی خود کوشا باشیم.

5. حرفه و کسب و کار

فکر کنید چگونه از مهارتهای خود میتوانید در ایجاد بهترین حرفه و کسب و کارهای جانبی استفاده کنید. از ایجاد کسب و کار جدید نترسید و با مشورت با دیگران راههای درست کسب درآمد را تجربه کنید. در هر تجربه آموزشی نهفته است.

6. توجه به دیگران و روابط عاشقانه

دیگران را واقعا دوست داشته باشید و برای رسیدن به اهدافشان صمیمانه به آنها کمک کنید.

7. تفریح و سرگرمی

داشتن تفریح و سرگرمی در زندگی انرژی بخش و ضروریست، حتما هر چندوقت یکبار برنامه تفریحی داشته باشید و چقدر خوب است که کاری را که دوست دارید انجام دهید تا احساس رضایت کنید و کار خود را به تفریح و سرگرمی تبدیل کنید، بدینصورت از کار خود لذت برده و کسب درآمد میکنید.

8. مشارکت در کارهای اجتماعی

در کارهای گروهی و اجتماعی شرکت کنید و همیشه سعی کنید فعال باشید و تا میتوانید به دیگران کمک کنید.

9. تندرستی و تناسب اندام

با خوردن غذاهای سالم، ورزش و پیاده روی و انجام چک آپ های دوره ای به سلامتی خودتان اهمیت دهید.

10. محیط زندگی، خانه و محل کار

محیط زندگی، خانه و محل کار خود را به مکانی شاد و منظم و دوست داشتنی تبدیل کنید تا از بودن در آن مکان احساس لذت و امنیت داشته باشید.

این جنبه ها را در نظر بگیرید ، حتی روزانه آنها را مرور کنید و برای بهبود شرایط زندگی خود هر روز حداقل یک قدم بردارید. با وجودیکه این امور جزء بدیهیات هستند ولی خیلی وقتها آنها را فراموش کرده و رعایت نمیکنیم … اگر سعی کنید هر روز این مطالب را مرور کرده و بکار بگیرید به شما قول میدهم بعد از یکسال از نتایج بدست آمده در زندگی شگفت انگیز شده و احساس رضایت کنید.

برگرفته از کتاب صبح جادویی اثر هال الرود

چندین اصل از کتاب آیین دوست یابی دیل کارنگی

چندین اصل از کتاب آیین دوست یابی دیل کارنگی 186 265 راضیه منشئی

دوستان و اطرافیان ما بزرگترین دارایی ما هستند و بهترین راه توسعه روابط با اطرافیان اینست که به آنها احترام بگذارید و تشویقشان کنید.

تعامل با دیگران احتمالا بزرگترین چالشی است که هر فردی با آن روبروست و با کمک اصول بیان شده در این کتاب میتوان میزان اعتماد بنفس، نفوذ و تاثیر گذاری خود را بالا ببرید تا دیگران دوست داشته باشند در کنار شما باشند.

 

اصول کلی بیان شده در این کتاب عبارتند از:

1. اگر میخواهید عزیز باشید، سر به سر افراد نگذارید.

2. انتقاد ، گلایه و سرزنش نکنید.

3. صادقانه و صمیمانه دیگران را تحسین و از آنها تمجید کنید.

4. شوق انجام کار را در دیگران برانگیزید.

5. از ته دل دیگران را دوست بدارید.

6. لبخند بزنید.

7. یادتان باشد نام هر فرد شیرین ترین کلمه در نزد اوست، دیگران را با نام نیکو صدا بزنید.

8. شنونده خوبی باشید و مردم را به صحبت کردن درباره خودشان ترغیب کنید.

9. از علایق آنها صحبت کنید و به علایقشان احترام بگذارید.

10.حس مهم بودن را در مردم ایجاد کنیدو این کار را صادقانه و بی تکلف انجام دهید.

11. تنها راه کسب بهترین نتیجه از بحث ، پرهیز از بحث است.

12. به نظرات دیگران احترام بگذارید و کاری کنید که به نظر شما احترام بگذارند تا روابط بهتری داشته باشید.

13.اگر اشتباه کردید قاطعانه به آن اعتراف کنید، در اینصورت دیگران راحتتر شما را می بخشند.

14. دوستانه و با مهربانی باب گفتگو را باز کنید.

15. طوری رفتار کنید که طرف مقابل با کمال میل به شما پاسخ دهد.

16. بگذارید دیگران هرچقدر دلشان میخواهد صحبت کنند، شنونده خوبی باشید.

17. صادقانه سعی کنید از دیدگاه دیگران به مسائل بنگرید و با آنها همدردی کنید.

18. پذیرای عقاید و خواسته های دیگران باشید.

19. نظرات خود را به بهترین شکل ممکن بیان کنید.

20. صحبت های خود را با تحسین و قدردانی صمیمانه همراه کنید.

21. همه اشتباه میکنند ،غیر مستقیم توجه آنهارا به اشتباهاتشون جلب کنید واشتباهات آنها را با حسن جویی یادآوری کنید.

22. قبل از انتقاد از دیگران در مورد اشتباهات خودتان صحبت کنید و وانمود کنید اصلاح اشتباه امکانپذیر است.

23. به جای اینکه مستقیما دستور دهید خواسته خود را به شکل سوالی مطرح کنید.

24. آبروی دیگران را حفظ کنید و به آنها اعتبار دهید.

25. کوچکترین پیشرفت دیگران را صادقانه تحسین کنید و در تحسین خود صمیمی و سخاوتمند باشید.

 

 

عوامل با نشاط بودن

عوامل با نشاط بودن 150 150 راضیه منشئی

عوامل اصلی که نشان میدهند شما با نشاط هستید عبارتند از :

  1. مدل ذهنی…. یک فرد با نشاط باانگیزه، مثبت اندیش، باحال و با حوصله است و وقتی باهاش باشی حالت خوبه
  2. رفتارهای کلامی…. یک فرد با نشاط قدردان، شوخ طبع، با صدای رسا، بسیار مطمئن بوده و سعی در بهتر شدن کارها دارد.
  3. رفتارهای غیر کلامی… یک فرد بانشاط کارها را سریع انجام میده، همیشه لبخند میزنه و ورزش میکنه…

امیدوارم همیشه بانشاط باشید.

 

ایمیل

manshaeir@gmail.com

با ما تماس بگیرید

۰۹۱۳۳۷۰۱۳۳۹

© 2021 کلیه حقوق محفوظ است. طراحی و اجرا R.D